-
روش ایجاد ساختار شکست کار در پروژه های EPC چگونه است؟
ساختار شکست در پروژه های EPC : در یک پروژه EPC همانطور که قبلأ هم توضیح داده شد، قرارداد طراحی ، تأمین و اجرا با پیمانکار است. از این جهت واحد برنامه ریزی و کنترل پروژه سطح طراحی را در WBS پروژه وارد می کند، که این سطح خود به سه سطح طراحی فاز صفر ، طراحی فاز یک و طراحی فاز دو تقـــسیم بندی می شود. پس ساختار شکست ابتدایی به شکل زیر خواهد بود که اصطلاحأ به آن بسته کاری یا Work Pakage گفته می شود.
-
فاز صفر طراحی:
مربوط به پاسخ دهی به مسائل کلی پروژه است. بعنوان مثال در این فاز به سوالات زیر پاسخ داده می شود:
- این طرح چند طبقه داشته باشد؟
- چه امکاناتی داشته باشد؟
- آیا احداث این پروژه اساسأ توجیه اقتصادی خواهد داشت؟
-
فاز یک طراحی:
نقشه های مهندسی اصلی پروژه از جمله نقشه های معماری که شامل طراحی کانسپت ، پلان داخلی ، تعداد فضاها و جانمایی آنها ،چیدمان اجزاء پروژه ، نقشه های محاسبات سازه ، جانمایی ستون ها ، نقشه فونداسیون و سازه نگهبان و … در آن مشخص می گردد.
-
فاز دو طراحی:
در این نوع از نقشه ها اجزاء جزئی طرح از جمله نوع ، جنس ، ابعاد و چیدمان سنگ ها ، نمای پروژه ، سرامیک کف ، پوشش دیوارها و سقف ها رنگ و … مشخص می گردد.
طراحی و برنامه ریزی در هر پروژه ای جزو قدم هایی هستند که در ابتدای هر پروژه ای صورت می پذیرد ، اما این مسأله به این معنا نخواهد بود که پس از انجام فاز برنامه ریزی و طراحی تا آخر پروژه تغییری نخواهیم داشت ، بلکه بر اساس مفهوم ” پیشرفت تدریجی پروژه” جزئیات طراحی تا پایان پروژه ممکن است دائمأ تغییر یابد.
بعنوان مثال مکررأ در پروژه ها مشاهده شده است که به علت عدم تطابق نقشه های معماری و نقشه های سازه یا تغییر خواست کارفرما ، یا بعلت وقوع رخدادی خارج از پیش بینی ، مثلأ قرار گرفتن یک قنات آب در محل خاکبرداری پروژه که از قبل قابل پیش بینی نبوده ، برنامه زمانبندی تغییر پیدا کرده است. بنابراین این مسأله نکته ایست که باید در واقعیت دنیای اجرا همواره آنرا مدنظر قرار داد و آماده تغییرات بود.
پس از اضافه شدن فاز طراحی ، نوبت به افزودن سایر قسمت ها به ساختار شکست است. از آنجایی که پروژه فرضی ما به سه قسمت مجزا تقسیم بندی شده است، واحد برنامه ریزی تصمیم می گیرد که WBS در بخش اجرا را به سه بلوک A و B و C تقسیم بندی کند.
از مزایای این روش آن است که ممکن است بنا به دلایل اقتصادی یا … پیمانکار تصمیم بگیرد یکی از بلوک ها را کاملأ مجزا از دو بلوک دیگر که دارای نقشه ای جداگانه و مربوط به خود است به اتمام رسانده یا فرآیند اجرای دو بلوک دیگر را متوقف نماید.
معمولأ این اتفاق در پروژه های تجاری – اداری بیشتر دیده می شود چراکه از نظر اقتصادی مقرون بصرفه است که قسمت تجاری زودتر به بهره برداری برسد تا با پیش فروش آنها بتوان کسری بودجه قسمت اداری را تأمین نمود.
متعاقبأ در اثر رونق واحد های تجاری به بهره برداری رسیده ، اثر مثبتی بر فعالیت های اداری نیز خواهد گذاشت) در چنین شرایطی ساختار شکست کار برای واحد برنامه ریزی و کنترل پروژه ساده تر خواهد بود. بنابراین ساختار شکست پروژه بشکل زیر تغییر میابد:
در شکل بالا همانگونه که ملاحظه می کنید سطح یک و دو ساختار شکست کار مشخص شده است. در پروژه های عمرانی معمولأ به میزان ۳ تا ۴ درصد از کار ( حتی ۳ یا ۴ درصد از مبلغ قرارداد و صورت وضعیت ها ) به استقرار تجهیزات و ماشین آلات تعلق می گیرد که به این کار تجهیز کارگاه گفته می شود.
تجهیز کارگاه شامل تجهیز اولیه و تجهیز حین کار می باشد و در پایان بسته کاری دیگری بنام برچیدن کارگاه به سطوح ساختار شکست کار اضافه می گردد، که هریک بسته به نوع پروژه از میزان درصد گفته شده بخشی را شامل می شوند. به شکل های زیر توجه کنید:
تا اینجا تقسیم بندی در سطح یک ساختار شکست کار ( باکس های آبی رنگ) بر اساس نوع یک یعنی طبقه بندی بر اساس فازهای پروژه بوده است و در سطح دو ساختار شکست کار ( باکس های سبز رنگ) براساس محصول پروژه بوده است.
هریک از بلوک های A و B و C شامل کارهایی از قبیل ابنیه ، معماری ، تأسیسات برقی و تأسیسات مکانیکی می باشد. یعنی برای هر سطح بعدی WBS در بخش اجرا از سه نوع طبقه بندی استفاده شده است. هرچند در فهرست بهاء رشته ساختمان ، آیتم های معماری در کنار ابنیه قرار گرفته است. در این پروژه فرضی بدلیل وجود اهمیت و بسته های کاری ابنیه و معماری را از هم جدا می کنیم. به شکل زیر دقت کنید:
این نوع شکست برحسب نوع عملیات اجرایی می باشد.حال وقت شکستن مابقی ساختار شکست کار است.در این پروژه فرضی واحد برنامه ریزی و کنترل پروژه تصمیم میگیرد که هریک از چهار مورد بالا ( فونداسیون ، اسکلت فلزی ، سقف و دیوار برشی ) را بر حسب محصول بشکند.
محصول کارهایی هستند که به منظور تکمیل پروژه بایستی انجام شوند.البته از منظر این دیدگاه خود سطح یک WBS را میتوان بعنوان محصول نهایی که خود از چندین محصول دیگر تهیه می شود در نظر گرفت. برای آنکه مفهوم این عبارات بهتر بیان شود، روند تولید یک خودرو را درنظر بگیرید که از مجموعه محصولات و قطعات مختلف تشکیل شده است که در نهایت اتومبیل را ایجاد می کند. در نتیجه شکست بسته کاری ابنیه به شکل بالا خواهد بود.
پس از این مرحله باز هم شکست کار ادامه میابد تا در نهایت بجایی برسیم که شکستن بیش از حد ضرورتی نداشته باشد و یا باعث شلوغ شدن و سخت شدن کنترل گردد. نکته بسیار مهم در تقسیم بندی مرحله بعدی که سطح آخر WBS یا بسته های کاری است ، تقسیم بندی به موقعیت هاست.
مثلأ بر اساس طبقات که دلایل این انتخاب در قسمت های قبلی توضیح داده شد است.همانگونه که در تصویر زیر ملاحظه می کنید تقسیم بندی بر اساس موقعیت ( طبقه) انجام شده است.لازم به ذکر است در مثال مذکور جهت خلاصه سازی مطالب تنها به شکست ساختار در عملیات اجرای سقف اشاره کرده ایم، که در واقعیت هریک از عملیات های اجرایی باید برای خود شکسته شوند.
منبع : دکتر محمد بزازی