قراردادهای فهرست بهایی-قسمت دوم
قراردادهای فهرست بهایی-قسمت دوم : امروزه اکثر پروژه های عمرانی کشور با نوع قرادادهای فهرست بهایی انجام می شود. در صورتیکه در اکثر کشورهای توسعه یافته و با ثبات اقتصادی بالا ، بیشتر قرادادها از نوع قیمت مقطوع یا Lump sum است اما دلیل آن چیست؟
همانگونه که در نمودار مشخص است برای کارفرما در قرادادهای Cost Plus بیشترین میزان ریسک مالی را دارند، چرا که پیمانکار هزینه کرده و حق الزحمه یا درصد خود را برخواهد داشت و این کارفرما است که باید هزینه ها را بپردازد و پیمانکار شاید حساسیتی برای کاهش هزینه ها نداشته باشد. خصوصأ در قرادادهای Cost Plus که حق الزحمه پیمانکار بصورت درصدی از هزینه هاست (قراردادهای مدیریت پیمان که در ایران رایج است) پیمانکار به نفعش است که هزینه ها بیشتر گردد، چراکه حق الزحمه وی به همان میزان افزایش می یابد.
-
قرارداد Lump Sum چه ایرادی دارد؟
اما در قراردادهای Lump Sum پیمانکار فقط با یک قیمت مشخص که براساس یک رقابت بدست آمده مواجه است که مشخص است ریسک بسیار کمی برای کارفرما وجود خواهد داشت. اما در این حالت پیمانکار با کوچکترین افزایشی در قیمتها با مشکل روبرو شده و متضرر خواهد شد.
اما چرا در اکثر کشورهای توسعه یافته قراردادها، بعد از مالی به صورت Lump Sum هستند؟ این موضوع ارتباط مستقیمی با ثبات قیمتها در یک کشور دارد.
اگر از یک طرف نقشه های مهندسی و مشخصات یک پروژه کاملأ مشخص باشد و همچنین قیمتها از ثبات مناسبی برخوردار باشد، شاید مناسبترین روش قراردادی استفاده از قراردادهای Lump Sum است. چرا که بدین صورت به رقابت موجود مابین پیمانکاران ، پروژه با کمترین قیمت انجام شده و ریسک کارفرمایان نیز به حداقل می رسد.
اما بدلیل اینکه در کشور ما متأسفانه ثبات مالی و اقتصادی کم است (یعنی نوسان قیمت ها زیاد است) و معمولأ هنگام عقد قرارداد با پیمانکار نقشه های پروژه کامل نبوده و نیز همگی می دانند که احتمال اعمال تغییرات سلیقه ای در طول اجرای پروژه از طرف کارفرما زیاد است، امکان تهیه برآورد دقیق توسط پیمانکاران و به طبع آن ارائه یک قیمت مقطوع وجود ندارد.
منبع : دکتر محمد بزازی